حضور هیچ كس در زندگی ما اتفاقی نیست،خدا در راز حضور هر كسی نهفته است...
چه خوش آن روزی كه دریابیم راز این حضور را...
خدایا به حرمت برکت گندم زار...
قلبهای دوستانم را سرشار از شور زندگی کن.
آنها آسمانی هستند و بی نهایت ...
آسمان را در نگاهشان لبریز کن.
خداوندا...

سهم زندگیشان را جز سلامتی و برکت،سهم صلاحشان را جز خواسته ی دلشان و سهم لبهایشان را جز نقشی از لبخند 

قرار مده.

خدایا 

هر روز برایشان یادآوری کن:

امروز هدیه است،جاودانه است و زیباترین روز دنیاست.

آمین

سلام 

صبح شنبه ی همگی به نیکی

هفته تون سراسر معجزه

گلی خانوم گل!

ايـــن کــهـنـه ربـاط را  که عالم نــــام اســت          

و آرامــگــه ابــلـق صــبـح و شـــام اســت

بزمي است که وامانده ي صد جمشيد است          

گوري است که خوابگاه صد بـهـرام است

                  ٭٭٭٭

تـا کي ز چراغ  مسجد و دود کِنِشت؟          

تــا کـي ز زيان دوزخ و سود بـهشت؟

رو بر سـر لوح بـيـن کـه استـاد  قـضا          

اندر ازل آن چه بودني هست، نوشت

                   ٭٭٭٭

چـــون آمـدنـم به من نَبُد روز نخست         

 ايــن رفـتن بي مراد عزمي است درست

برخيز و ميان ببند اي ساقي چست!         

که اندوه جهان به مِي فرو خواهم شست

                   ٭٭٭٭

چــون ابــر بـه نــوروز رخ لالـه بـشست          

بـرخيز و به جـام بـاده کن عزم درست

کاين سبزه که امروز تماشاگــــه توست          

فـردا همه از خاک تو بر خواهد رُست

                   ٭٭٭٭

در دايره اي کــــه رفتن و ماندن مــاست         

 آن را نـــه بــدايت نه نهايت پيداست

کس مي نزند دمي در اين معني راست          

کاين آمدن از کجا و رفتن به کجاست

                   ٭٭٭٭ 

در خــواب بـُدم مـرا خــردمـنـدی گـفت          

کـز خواب کسي را گل شادي نشکفت

کاري چه کني که با اجل باشد جفت؟          

مِي خور که به زير گل بسی خواهی خـفت

                   ٭٭٭٭

درياب که از جسم جدا خواهي رفت          

در پـرده ي اســرار فــنــا خــواهــی رفت

مِـي نــوش نــدانی ز کـجـا آمده اي          

خـوش بــاش ندانی به کجا خواهي رفت 

                   ٭٭٭٭

سلام صبح پنجشنبه ی همه به نیکی

عید قربان مبارک

روزاتون پر معجزه های شاد غیر منتظره

آخر هفته خوش بگذره

غمهاتون قربانی شادیهاتون بشه

ایام به کامتون

معرفت مرامتون

دست خدا به همراهتون

گلی خانوم گل!

سلام

صبحتون به نیکی

راستی!

 آیا تا به حال شده جایی نشسته باشین و یک دفعه دلتون بخواد برای کسی که دوستش دارین کاری انجام بدین؛بعد اون 
با شما صحبت کنه و ازتون چیزی بخواد؟!

این شیوه ی خداونده!

آیا تا به حال مستاصل و تنها شدین طوری که هیچ کس نباشه تا باهاش حرف بزنین؛بعد یه دفعه یه جمله یا یه بیت شعر آرومتون کنه؟

این شیوه ی خداونده!

آیا تا به حال اتفاق افتاده كه به کسی فکر کنین که مدّت هاست ازش خبری ندارین؛بعد یهو از مدّتی کوتاه ببینیدش یا تماس تلفنی از جانبش داشته باشین؟

این شیوه ی خداونده!
آیا تا به حال شده دلتون یه چیزی بخواد و اون رو بدون این که درخواست کرده باشین دریافت کنین در حالی که توانایی پرداخت هزینشو نداشتین؟

این شیوه ی خداونده!

آیا تا به حال پیش اومده به چیزی فکر کنین؛چند دقیقه بعد به دستتون برسه طوری که بگین کاش یه چیز بهتر از خدا 

خواسته بودین؟

این شيوه ي خداونده!

خداوند از خواسته قلبی ما خبر داره.وقتی با تمام انرژی چیزی رو میخوایم حتما به دستمون میرسونه.البته به شرط درست بودن خواسته!!!(مثلا الان یهو دلتون یه ببر بنگال خواست نگین چرا بهم نداد!!!)

آیا فکر می کنین این متن و تصادفی خوندین؟

نه این طور نیست.

و اکنون ...

این خداونده كه تو قلبتون حضور داره!

لبتون خندون

دلتون شاد

دست خدا تو دستتون

گلی خانوم گل!

سلام

صبح همگی به نیکی

یك لبخند بدون برنامه ریزی ، بدون حسابگری ، لبخندی طبیعی ، زیباترین پل ارتباطی آدم هاست.ما لایه هایی را برای حفاظت از خود می سازیم . لایه مدارج علمی و مدارك دانشگاهی ، لایه موقعیت شغلی واین كه دوست داریم ما را آن گونه ببینند كه نیستیم .

زیر همه این لایه ها منِ حقیقی وارزشمند نهفته است. من ترسی ندارم از این كه آن را روح بنامم من ایمان دارم كه روح های انسان ها است كه با یكدیگر ارتباط برقرار می كنند و این روح ها با یكدیگر هیچ خصومتی ندارد. متاسفانه روح ما در زیر لایه هایی ساخته و پرداخته خود ما كه در ساخته شدنشان دقت هولناكی هم به خرج می دهیم ما را از یكدیگر جدا می سازند و بین ما فاصله هایی را پدید می آورند وسبب تنهایی و انزوای ما می شوند.

آدمی به هنگام عاشق شدن ونگاه كردن به یك نوزاد یک پیوند روحانی را احساس می كند. وقتی كودكی را می بینیم چرا لبخند می زنیم؟ چون انسانی را پیش روی خود می بینیم كه هیچ یك ازلایه هایی را كه نام بردیم روی منِ طبیعی خود نكشیده است و با همه وجود خود و بی هیچ شائبه ای به ما لبخند می زند .

و آنگاه این روح كودكانه درون ماست كه در واقع به لبخند او پاسخ می‌دهد.  

لبتون خندون

ایام بکامتون

معرفت مرامتون

دست خدا همراهتون

گلی خانوم گل!

سلام 

صبح همگی به نیکی

تنها بازمانده يك كشتی شكسته توسط جريان آب به يك جزيره دورافتاده برده شد، با بيقراری به درگاه خداوند دعا می‌كرد تااو را نجات بخشد.ساعتها به اقيانوس چشم می‌دوخت تا شايد نشانی از كمك بيابد اما هيچ چيز به چشم نمی‌آمد.

آخر نااميد شد و تصميم گرفت كه كلبه ای كوچك بسازد تا از خود و وسايل اندكش را بهتر محافظت نمايد، روزی پس از آنكه از جستجوی غذا بازگشت، خانه كوچكش را در آتش يافت، دود به آسمان رفته بود،اندوهگين فرياد زد:

«خدايا چگونه توانستی با من چنين كنی؟حتی کلبه ام...؟!»

صبح روز بعد او با صدای يك كشتی كه به جزيره نزديك می‌شد از خواب برخاست که می آمد تا او را نجات دهد.

مرد از نجات دهندگانش پرسيد: «چطور متوجه شديد كه من اينجا هستم؟»

آنها در جواب گفتند: «ما علامت دودی را که فرستادی، ديديم!»

و مرد درک کرد رحمت خداوند را...

آسان می‌توان دلسرد شد هنگامی كه بنظر می‌رسد كارها به خوبی پيش نمی‌روند، اما نبايد اميدمان را از دست دهيم زيرا خدا در كار زندگی ماست، حتی در ميان درد و رنج.

اگر دیدید كلبه شما در حال سوختن است به ياد آورید كه علامتی است برای فراخواندن رحمت خداوند.

شاد باشین

ایام به کامتون

معرفت مرامتون

رحمت خداوند شامل حالتون

گلی خانوم گل!